حالی خوش است
دوشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۲۸ ب.ظ
گفتمش می سوزم از عشق تو فاش
گفت شمعی در ره پروانه باش
گفتمش درمان عشقم آتش است
گفت می سوزی ولی حالی خوش است
گفتمش از باده هایت مست مست
مستیت رکن نمازم را شکست
گفت برخیز و صلاتی تازه کن
از سر پیمانه ها پیمان شکست
گفتمش ای دین وای ایمان من
سر ندارم از برت جانان من
گفت سرداران بی سر خواستم
تا که بردارند از خود ما ومن
گفت شمعی در ره پروانه باش
گفتمش درمان عشقم آتش است
گفت می سوزی ولی حالی خوش است
گفتمش از باده هایت مست مست
مستیت رکن نمازم را شکست
گفت برخیز و صلاتی تازه کن
از سر پیمانه ها پیمان شکست
گفتمش ای دین وای ایمان من
سر ندارم از برت جانان من
گفت سرداران بی سر خواستم
تا که بردارند از خود ما ومن
۹۴/۰۷/۱۳
بسیار عالی، رهاتر از آتش، رساتر از فریاد، فراتر از تاثیر!