درمان ندارد سوختن
پنجشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۲۶ ق.ظ
با عشق او آمیختن از باده هایش ریختن
در مستی پروانه ها درمان ندارد سوختن
از نای او گوید به من آن طائر شیرین سخن
اینجا مجال عشق نیست باید برون گردی ز تن
ساییده سر بر سجده ها آن زاهد در بند تن
گفتم به او برکن بیا این خرقه را از جان وتن
ای مطربا آهنگ نو در ساز این عالم بزن
گویا که باید پر زدن با اسرفیل صور زن
حسن ناظم
14/2/94
همیشه روح تو در روشنی کند پرواز
همیشه هر جا شمع و چراغ و آینه هست
همیشه با خورشید
همیشه با ناهید
همیشه پرتویی از چهره تو تابد باز