مطربا
دوشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۴، ۰۸:۰۲ ق.ظ
راهم بده ای مطربا در بزم مردان خدا
از تارها باید گذشت باید رها گردم رها
دل را به مویش بسته ام جادوی چشمش گشته ام
در این هوا ها پر زدن دیوانه می سازد مرا
از ان شراب الوده ها می خورده ها اسوده ها
از ساقی و خمار ها مستان و دل بیدارها
باید بپرسم تا کجا باید روم تا جویمش
باید بپرسم در کجا خواهم شدن در او فنا
از تارها باید گذشت باید رها گردم رها
دل را به مویش بسته ام جادوی چشمش گشته ام
در این هوا ها پر زدن دیوانه می سازد مرا
از ان شراب الوده ها می خورده ها اسوده ها
از ساقی و خمار ها مستان و دل بیدارها
باید بپرسم تا کجا باید روم تا جویمش
باید بپرسم در کجا خواهم شدن در او فنا