نور باور
دوشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۳۶ ق.ظ
به هزار راه رفتم که تو را بیابم آخر
تو که اعتبار صبحی شفقی و نور باور
بعد از آن سجود ماندم غرق وسعتت به معنا
دل من دگر ندارد جز عنایتت تمنا
شب عاشقان بی دل نه شبی دراز باشد
که پس از طلوع ماهت همه کشف راز باشد
صنما بگیرو بستان هرچه مانده را ز هستم
ز شراب ناب ساقی به خود آمدم و مستم
تو که اعتبار صبحی شفقی و نور باور
بعد از آن سجود ماندم غرق وسعتت به معنا
دل من دگر ندارد جز عنایتت تمنا
شب عاشقان بی دل نه شبی دراز باشد
که پس از طلوع ماهت همه کشف راز باشد
صنما بگیرو بستان هرچه مانده را ز هستم
ز شراب ناب ساقی به خود آمدم و مستم
۹۴/۱۰/۲۸