شعر وغزلهای من حسن ناظم

شعر چهارپاره غزل حسن ناظم

شعر وغزلهای من حسن ناظم

شعر چهارپاره غزل حسن ناظم

شعر وغزلهای من حسن ناظم

اشعار مندرج در این وبلاگ متعلق به اینجانب می باشد و استفاده از آنها بدون ذکر منبع ممنوع است حسن ناظم

پیام های کوتاه
  • ۱۸ تیر ۹۹ , ۰۳:۴۴
    فنا
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
پیوندها

۴ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است

ای شمس من ، برهان من، فرمانده و خاقان من
ای جان من جانان من ، ای برتر و سلطان من
روح مسیحی دم تویی ، درمانگر این خسته تن
چون بر تو وصلم میشوم ، شاهد به جنات عدن
گوید چه این پروانه در ، وصف دو چشمت ماهرو
آیا که پیدا می شود ، روی تو در این انجمن
در حال عشاق آمده ، مجنونی و سرگشتگی
پیر و مرادم پا بنه ، در بزم و شوری درفکن
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۸ ، ۱۰:۴۹
حسن ناظم
دوش آمد به برم
رقص کنان رقص سما
گفتمش این که , چه حالیست
چه حالید شما
صحبت پیر مغان را به که گویم
به که گویم , که مگوست
راز اهل دل و
اهل دل و اسرار خدا
سر بر آورد نگاری و
نگاری که به بزمم بنشست
گفت سالک بنگر آینه را
صوفیه کاشف اسرار شمایید شما
سر زدن بر سوی کویش
نتوانم ، نتوانم دیگر
این طریقیست که بی سر
که بی سر برود سوی خدا
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۸ ، ۰۱:۰۵
حسن ناظم
غم عشق تو
به جان میخرم و
با غم مجنون چه کنم

سوختم در شب هجران
تو بگو من چه کنم
با دل پر خون چه کنم

گر مرا صبح دمی
زان دم عیساش نداد
زخم دل را چه کنم
واله و مفتون چه کنم

امد از دیر مغانم
خبری از دلدار
من عاشق صنما
چشم به ره
سر به گریبان چه کنم

گفتمش مرغ سحر را
که نخوان از یارم
خواند و اتش به دلم
سوختم اکنون چه کنم

شب وصل تو مگر
میشود این جان ندهم
سر به دار اند همه
گو منه افسوس چه کنم
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۸ ، ۲۲:۱۴
حسن ناظم
چونکه دلدار تو بودی
به سر دار شدم
در پی عشق تو بودم
با تو بیدار شدم
گفت ساقی می و مطلب
به تمامت دادم
گفتم از انچه تو دادیست
گرفتار شدم
صبر ایوب ندارم
که به وصلت برسم
من اسیر چشم آن
مطرب خممار شدم
اربعینی بگذشت
از غم هجران فریاد
نرسیدم به تو و
باز به تکرار شدم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۸ ، ۱۰:۱۳
حسن ناظم