راه به آسوی تو بود
يكشنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۲۶ ق.ظ
خواب دیدم که به بزمی سر و سودای تو بود
تا سحر وصف تو و مستیه در کوی تو بود
من مسکین به تمنای تو ، شعری گفتم
صله ای پیر مغان داد ، که از سوی تو بود
محو در معرکه بودم قدحی هم در دست
ساقی آمد که می اش ، راه به آسوی تو بود
خم وحدانیه عشقت ، به فنا برده تمامیه مرا
حیرتی ماند و عجب ، کان همه جادوی تو بود
تا سحر وصف تو و مستیه در کوی تو بود
من مسکین به تمنای تو ، شعری گفتم
صله ای پیر مغان داد ، که از سوی تو بود
محو در معرکه بودم قدحی هم در دست
ساقی آمد که می اش ، راه به آسوی تو بود
خم وحدانیه عشقت ، به فنا برده تمامیه مرا
حیرتی ماند و عجب ، کان همه جادوی تو بود
۹۶/۰۶/۰۵
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
هم میهن ارجمند! درود فراوان!
با هدف توانمند سازی فرهنگ ملی و پاسداری از یکپارچگی ایران کهن
"وب بر شاخسار سخن "
هر ماه دو یادداشت ملی – میهنی را به هموطنان عزیز پیشکش می کند.
خواهشمنداست ضمن مطالعه، آن را به ده نفر از هم میهنان ارسال نمایید.
آدرس ها:
http://payam-ghanoun.ir/
http://payam-chanoun.blogfa.com/
[گل]
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥