شعر وغزلهای من

شعر چهار بیتی غزل

شعر وغزلهای من

شعر چهار بیتی غزل

اشعار مندرج در این وبلاگ متعلق به اینجانب می باشد و استفاده از آنها بدون ذکر منبع ممنوع است

پیام های کوتاه
  • ۱۸ تیر ۹۹ , ۰۳:۴۴
    فنا
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
پیوندها

۷ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است

گفت آن نرگس مستانه
به نجوا به نسیم
روزگاریست در این باغ
که ما هم نفسیم
پخته ی سردی و گرمیه
خزانیم و بهار
شاهد عشق هزاران
دل و دلداده و یار
می تراود ز کجا این همه شور
از چه شده
راز این قصه کجا گفته
کجا خوانده شده
در پی چیست در این چرخه
چرا سرگشته ست
آخر این بار امانت
زچه رو نشکفته ست
عشق را کرده مطاعی
سر بازار هوس
برده از یاد همه عهدش
مانده در بازیه نفس
باید از این خطر آخر
به سلامت گذرد
عاشق کوی تو گردد
راز عدم را بخرد
باید این مرغ خوش آهنگ
تو را ساز کند
پر سیمرغ شده سوی تو
پرواز کند
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۵ ، ۱۶:۱۲
حسن ناظم
چون باده ای از عشق چشیدم خموشیم

این حالت مستانه به دنیای موهم نفروشیم

آن نرگس بیتاب که تایش به جهان نیست

دیدیم و به شوقش ره میخانه گزیدیم

در میکده جمعیم و به رازند و نیازند

در راه حقیقت چو رسیدیم به هوشیم

او خواند و چنان غرق در آغوش نگاریم

که این کار جهان را دگر اصرار نداریم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۱۷
حسن ناظم
مستغنی است ز عالم و عالم میسرش

سیمرغ عشق رفته به دام و مسخرش

بودند ، جمعی از ملائک به بزم او

دیدند ، پر کشیدگانه به باورش

گفتند راز مگو را مگو و گفت

حلاج ما که بر سر دار است پیکرش

گفتند رمز می و می گساریت زچیست

گفتم ز دست پیر خرابات و ساغرش
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۵ ، ۰۹:۴۵
حسن ناظم
شراب کهنه ای بده ، که عقل را رها کنم

که در خرابی اش ز نو ، باور خود بنا کنم

شراب کهنه ای بده، که هست باشم و که نیست

نیستی از مجاز و وهم ، حقیقتم پیدا کنم

شراب کهنه ای بده، که پر کشم به سوی تو

کزین حجاب رد شوم تو را که جستجو کنم

شراب کهنه ای بده ، که بی اراده عشق را

درون سینه جا دهم ، سعی کنم صفا کنم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۵ ، ۰۶:۴۲
حسن ناظم
مگر می شود ، بی تو باران نبارد

که هر قطره آرام جان است وقتی نباشی

مگر می شود ، باز از آن کوچه رد شد

و با من در آن کوچه ، هم پا نباشی

مگر می شود ، عاشقی بی گل سرخ

که پروانه ماوا ندارد ، چو ای گل نباشی

غم و غربتم بی تو پایان ندارد

و این داغ باشد ، تو وقتی نباشی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۰۶
حسن ناظم
پر پرواز منو به من بده

نت های ساز منو به من بده

میخونم بازم برات از ته دل

چشمای بازم رو باز به من بده

نمیدون مقصدم کجاست بگو

کشف این راز منو به من بده

تو پریشونی دنیام ، بطلب

پر پرواز منو به من بده
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۲۶
حسن ناظم
قدمی به عشق بر دار ، ز شب سیاه بگذر

ز هوای تازه پر شو ، تو از این غبار بگذر

سر کوی عشق بازان ، نخرند زهد ریایی

بنشین به قبله عشق ، ز عدد ، حساب بگذر

چو فنا شوی در این بزم ، دگرت نشان نماند

به طرب چو پا نهادی، ز غم و عذاب بگذر

به بر پیر مغانم ، همه جا صلح و سلام است

به اشارتی ندا داد ، که از این حجاب بگذر
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۵ ، ۰۳:۱۴
حسن ناظم