گر که تویی خون بها
دوشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۵۱ ق.ظ
تن به بلا می دهد ، هرکه تو را خوانده است
او دگر آسوده نیست ، واله و دلداده است
شوق تو اش می کشد ، شوق تو اش می برد
کشته در این راه عشق ، عزم فنا کرده است
گر که تویی خون بها ، ما همگان کشته ایم
زنده به جام الست ، در عدم آغشته است
حیرتم آید به سر ، در عجب ام زین گهر
چون که تو میخوانیش، سوی تو رو کرده است
او دگر آسوده نیست ، واله و دلداده است
شوق تو اش می کشد ، شوق تو اش می برد
کشته در این راه عشق ، عزم فنا کرده است
گر که تویی خون بها ، ما همگان کشته ایم
زنده به جام الست ، در عدم آغشته است
حیرتم آید به سر ، در عجب ام زین گهر
چون که تو میخوانیش، سوی تو رو کرده است
۹۵/۰۸/۱۰