ای عشق ، سوزان آمدی بردی تو ایمان مرا
بعد از توام دلبستگی بر هیچ کس ممکن نشد
از بند دنیا رسته را ، آزادگی پیوسته شد
در هجرتم از شهر غم ، تا شهر حیرانیه تو
من پای مستی بوده ام ، در شرب وحدانیه تو
من در عجب از وسعتت ،در بارگاه قدرتت
با فقر مطلق آمدم ، دلبسته ام بر رحمتت